چهار کلید حکیمانه برای حل اختلاف

یک حقیقت مسلّم: اگر می‎خواهید در میان مردم خدمت کنید و آنها را رهبری نمایید، حتماً با اختلافات و مخالفت‏هایی مواجه خواهید شد. یکی از ویژگی‏هایی طبیعی رهبری این است که مردم را به سوی آینده‎ای نامشخص راهنمایی کند، معمولاً این امر با تغییر همراه است. معمولاً مردم در مقابل تغییرات مقاومت می‏کنند. مثلاً تلاش کنید که زمان یا نام کلیسایتان را عوض کنید و ببینید که چه اتفاقی خواهد افتاد. به یاد داشته باشید که رهبران بزرگ با مخالفت‏های بزرگ روبرو می‏شوند. اگر رهبری تغییرات متهورانه‎ای ارائه دهد همیشه کسانی خواهند بود که با آنها مخالف باشند. اگر رهبری در خدمت خود منفعل و یا غیر فعال  باشد، کسانی پیدا خواهند شد که وی را به نداشتن رویا و ناکارآمدی در رهبری متهم کنند. در یک جمله، اگر رهبری بخواهد که یک رهبر روحانی باشد، هرگز نباید به تأیید دیگران تکیه کند. همۀ ما تمایل داریم که دیگران از ما خشنود باشند، ولی مانند پولس رسول باید اعتراف کنیم که «منظور ما جلب رضایت انسان نیست، بلكه ما می‌خواهیم خدایی را خشنود كنیم كه دلهای ما را می‌آزماید» (اول تسالونیکیان 2: 4) اگر اجازه دهیم که نظر مردم شیوۀ رهبری ما را تعیین کند، دچار بی‏ثباتی در رهبری خواهیم شد: روزی احساس می‏کنیم دوست داشتنی هستیم و روزی دیگر منفور مردم. از می‏خواهم از طریق این مقاله، به چهار کلید حکیمانه برای حل اختلافات (مخالفت‏های دیگران) اشاره کنم. این نظرات را بر اساس کتابی به نام «ده فرمان عالی برای رهبری» نوشته هانس فینزل نگاشته‏ام.

 ۱.   یک رهبر روحانی پذیرفته‏است که خدا او را خوانده تا مردم را رهبری کند.

عده‏ای ممکن است دوست داشته باشند که خودشتان پیروان خود را  انتخاب کنند، به ویژه کسانی که که بدون مخالفت از ایشان پیروی کنند، ولی همیشه اینچنین نیست. گاهی اوقات ممکن است خوانده شویم تا مردمی را رهبری کنیم که ما را انتخاب نکرده‎اند. هنگامی که موسی خوانده شد تا اسرائیلیان را رهبری کند، عکس‎العمل آنها این بود که، «چه کسی تو را حاکم و قاضی ما کرده است؟» (خروج 2: 14) ما نیز توسط کسانی که رهبری ما را به چالش می‎کشند روبرو خواهیم شد. در برخی موارد این چالش‏ها مبارزه با خادمی است که مسح خدا را دارد، اما گاهی وقتها هم این مخالفت‏ها صرفاً در نتیجۀ تفاوت‏های شخصیتی افراد است.

۲.   یک رهبر روحانی اجازه نخواهد داد که افراد معدودی ناسازگار برنامه و هدف خدا برای اکثریت تعیین کنند. بسیار مهم است بدانیم که بدنۀ اصلی کلیسای ما را چگونه افرادی تشکیل می‏دهند. در اغلب کلیساها تعداد اندکی حضور دارند که معتقدند کشیش هیچ اشتباهی نمی‎کند و مشتاقانه تمام تغییراتی که او در خدمتش انجام می‎دهد را می‏پذیرند. این گروه تقریباً 15% جماعت کلیسا را تشکیل می‎دهند. گروه دوم اکثریت کلیسا هستند، کسانی که اغلب ساکت هستند و صبر می‎‏کنند تا ببیند چه می‎شود. این دسته افراد صبر می‎کنند تا ببینند که کشیش چکار می‎کند و چگونه آنها را رهبری می‎کنند. معمولاً به مرور زمان این گروه با کشیش صمیمی خواهند شد و اعضای وفاداری برای کلیسا خواهند شد. این گروه 70% کلیسا را تشکیل می‎دهند. و در آخر 15% دیگری در کلیسا هستند که با هر کاری که کشیش انجام دهد مخالفت می‏کنند. آنها از کشیش خوششان نمی‏آید و معتقدند که نظرات وی خطرناک هستند. بعضی وقتها بخاطر این است که این افراد دیدگاهی روحانی ندارند و به ارزش‎های دینوی تکیه می‎کنند، البته گاهی اوقات هم تفاوتهای شخصیتی‏شان باعث می‏شود که نتوانند با کشیش کنار بیایند. این گروه می‎توانند کنترل کلیسا را در دستان خود گرفته و مانع رشد خدمات جدید کلیسا بشوند، بسیار مهم است که رهبر روحانی مراقب این گروه باشد و اجازه ندهد که این افراد کنترل کلیسا را در دست خود بگیرند، بلکه مرتباً رؤیاهای خود را با آن عده که مشتاق هم‏خدمتی با وی هستند در میان بگذارد و کم‏کم دل آن اکثریت ساکت را بدست آورد.

It is vital to the leader’s witness not to respond sinfully to the sinful actions of others.  Too often, I have seen leaders lose

۳.  یک رهبر روحانی به مخالفین خویش احترام می‏گذارد و تلاش می‏کند که با آنها مصالحه کند. مخالفین کشیش ممکن است که مخالفت‏های خود را به روشهای گوناگونی انجام دهند. آنها ممکن است که به ظاهر موافق او باشند، امّا در خفا با او و با نظرات او مخالفت کنند.آنها ممکن است که خیلی آشکارا علیه او صحبت کنند و برضد  رهبری او شورش کنند. حتی ممکن است از روشهای مختلفی برای بی‏احترامی به کشیش استفاده کنند مثل:  غیبت کردن پشت سر او، تشکیل جلسات غیر رسمی  با کسانی که آنها هم با کشیش موافق نیستند، شایعه پراکنی، یا رد صلاحیت وی با حمله به شخصیت و قابلیّت‎های او. برای یک خادم خدا (رهبر روحانی) بسیار مهم است که در مقابل عمل گناه‎آلود آنها، عکس‎العملی گناه‎آلود نداشته باشد. اغلب موارد دیده‎ام که وقتی به خادمین توهین شده در مقابل عکس‏العملی گناه‏آلود از خود نشان داده‏اند. یکی از نشانه‏های بلوغ روحانی اینست که بدی را با نیکویی پاسخ دهیم. «به هیچ‌کس به عوض بدی، بدی نکنید … حتّی‌الامكان تا آنجا كه مربوط به شماست با همۀ مردم در صلح و صفا زندگی كنید.» (رومیان 12: 17- 18) خیلی حکیمانه است که از مخالفین خود فاصله نیگیرید بکله فروتنانه به آنها نزدیک شوید و با گوش دادن به آنها بدنبال درک دیدگاه آنها و حتی آموختن از آنها باشید. شاید به این طریق بتوانید دل آنها را نیز بدست آورید.

۴.  یک رهبر روحانی می‎داند که چگونه حملات مخالفین خود را خنثی کند. در کتاب امثال سخنان حکیمانۀ بسیاری نوشته شده است. یک رهبر بالغ نه تنها باید تعلیم کتاب‎مقدّس در این زمینه را بداند، بلکه باید بتواند آنها را در زندگی خود نیز پیاده ‏‎کند. در ابتدای این مقاله به چهار کلید حکیمانه برای مواجهه به مخالفین اشاره کردم، اما بد نیست بدانیم که در هر انتقادی، حقایقی نیز می‏توان پیدا کرد. بیشتر مواقع اگر کسی ایرادی در ما پیدا کند که خودمان از آن بی‏خبر باشیم، ممکن است خیلی زود به ما بر بخورد و جنبۀ دفاعی به خود بگیریم. یکی از بهترین راهها برای خنثی کردن انتقاد اینست که بپذیریم منقدّین موضوع مهمی را مطرح کرده‏اند و ما مایل هستیم که در مورد آن موضوع بیشتر از آنها بشنویم. در واقع چیزی که شما خواهید گفت اینست که بیایید با مشکل مبارزه کنیم نه با یکدیگر. در لیست زیر آقای کن ویلیامز با استفاده از آیات گوناگونی از کتاب‏مقدس راههای خنثی نمودن حملات را به ما یادآوری می‏کند:

  • ساکت باشید، و از خود دفاع نکنید. (امثال سلیمان 17: 27- 28)
  • پیش از آنکه عکس‏العملی احساسی نشان دهید، خوب فکر کنید. (یعقوب 1: 19-20)
  • خوب به سخنان دیگران گوش کنید و برای نتیجه‎گیری عجله نکنید. (امثال سلیمان 18: 2- 23)
  • با تواضع پاسخ دیگران را بدهید نه با خشم. (امثال سلیمان 15: 1، 16: 21، 25: 15)
  • در مواردی که حقیقت دارد موافقت خود را با مخالفین خود ابراز کنید. (متی 5: 25)
  • بدنبال اطلاعات بیشتر و شفّاف‏سازی مسائل باشید. (امثال 15: 1)
  • از درگیری و نزاع‏های بیهوده بپرهیزید. (افسسیان 4: 31)
  • برای حل مشکل گام بردارید. (متی 5: 40-41)
  • اگر ضروری است تقاضای بخشش بنمایید. (1 سموئیل 15: 24-30)